نهم شهریور1397

ساخت وبلاگ
خیلی درگیر روزای مسخره زندگیم شدم..از تاریخ اخرین پستم چندماه میگذره.

الان11صبه.جمعه ست و به عبارتی ساعت8صبح ازمهمونی دیشب برگشتم.عروسی دوستم بود.مریم.یه 18ساله ی مهربون و ساده  که زودرفت.

چن وقتیه با یه تیم عکاسی اشنا شدم و خیلی موفق داریم میریم جلو.جدی گرفتنم.خودمو عجیب ثابت کردم..برای اکثر موضوعات ازمن هم مشورت میگیرن سرپرستای تیم و خب این برام یه دنیا ارزش داره.اسم ورسم تیم هم باتوجه به نظری که  من دادم انتخاب شد.(ترام)

بیستم انتخاب واحدا شروع میشه.و کمی تا قسمتی مشتاقم برای دوباره دیدن دوستام

رابطه مون خوب پیش میره..رفتیم تو سه سال و7 ماه اشناییمون...ایشالله که همیشه همینطور بره جلو.

شبا که میخوام بخوابم سینم خس  خس میکنه...سیگارکشیدنم رفته بالا.ناراحتم ازین قضیه اما تنها چیزیه که دوس ندارم بزارم کنار.

خیلی حرف داشتم ولی دیگه یادم نمیاد

اهان ..گواهینامه رو قبول شدم و منتظرم بیاد دم خونه.

+یه روز بهت نزدیکترشدم.(فرزند بدنیا نیومده م)

11فروردین1397...
ما را در سایت 11فروردین1397 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikoo-97 بازدید : 114 تاريخ : دوشنبه 10 دی 1397 ساعت: 16:08