رابطمون بهتر شده ولی دیشب با پی ام ای که فرستاد وگفت حسم بت هنو شک ایه...
ناراحت شدم و خوابیدم دلم نمیخواست بحثمون کش پیداکنه
نگران آیندمم..نمیدونم من چندسال بعد همونی هستم که ازش راضی باشم یا نه...ترس دارم
پنجشنبه ژوژمان دارم و کارام رو هواس.چیزی ندارم
خستم
دلم واقعا تنهایی رو طلب داره
ناراحت میشم وقتی همچنان درامدی ندارم
شدیدا نمیخوام وارد تابستون شم..کاش زودی بگذره
11فروردین1397...برچسب : نویسنده : nikoo-97 بازدید : 113