یکشنبه 20 مرداد98

ساخت وبلاگ

بعد کلی تلاش بالاخره تونستم کشف کنم چجوری نت گوشیمو شیر کنم تا بیام اینجا و بنویسم

خیلی بی معرفتم میدونم ولی واقعا دلم تنگ شده بود

فروردین ماه باهم تموم کردیم و رفتیم پی کار و زندگی خودمون.

الان که دارم اینو مینویسم دو سه روزی میشه که داریم به این فکر میکنیم شاید دوباره باید به فکر شروع جدیدی باشیم.

از ندونم کاری های خودم حالا به جایی رسیدم که جلوم میشینه ازش حرف میزنه و به فکر اینه که چجوری منو بزاره کنار بدون اینکه حتی مخش یه خراش ریز برداره.

خودمو هیچوقت نمیبخشم بابت این روزایی که دارم میبینم اما پشیمونم نیستم.ینی با هرچیزی که پیش میارم یا پیش میاد خودمو وفق میدم.یا از اون شرایط فرار میکنم.البته من بیشتر فرار کردم تااینکه بخام خودی نشون بدم.

انی وی...شرایط مریضی مامان بدجوری عود کرده بود خداروشکر الان بهتره.میریم کرج برا معالجاتش.

اها..من دانشگام رو کنار گذاشتم!خیلی بی جهت و بدون غرضی

خبر زیاد دارم و نمیخام تو همین یه پستی که بعد یسال دارم میفرستم همه رو جا بدم

 

 

بازم میام بت سر میزنم دوست خوبم.

11فروردین1397...
ما را در سایت 11فروردین1397 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nikoo-97 بازدید : 118 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 9:42